• آخرین روز تعطیلات بهاره ست . بعد از اینهمه  دیر خوابیدن ها و دیر بیدار شدن ها ، دوشنبه صبح قیافه من و بقیه معلمها  واقعا  دیدن داره.   میدونم که از فردا دلم لک میزنه برای ۱۰ دقیقه اضافه خوابیدن یا  وقت آزاد که فیلم ببینم ، کتاب بخونم یا بشینم   توی تراس  و   چشم بدوزم به درختها  و شکوفه هایی که آخر روزهاشون رو میگذرونن .نمیدونم بهار امسال ازهمیشه قشنگتر ه یا منم که چشمهای  زیبا بین پیدا کردم؟ صبح با "م" رفتیم پارک و سه و نیم مایل  دور دریاچه راه رفتیم  .  در طول مسیر میشد   دریاچه خوشگل و غازهای وحشی و   عکس آسمون آبی  رو که توی دریاچه افتاده بود تماشا کرد.هوا عالی بود نه گرم و نه سرد و نه از پشه های مزاحم تابستونی خبری بود.".پارک" که میگم  یعنی   همون چیزی که توی ایران بهش میگیم  پارک جنگلی. پارک ایرانی با باغچه های  گلکاری شده و حوض و فواره و  زمین سنگفرش   اینجا بندرت پیدا میشه و اگر بشه بهش میگن  garden.بگذریم.
  •  ناخنهام برای ناخن ژلی زیادی کوتاهه .لاک  و استن  گرفتم با یک محلولی  که قراره مثل ژل لاک رو با دوام  درخشان کنه.   خودم که لاک که میزنم یک روز بیشتر دوام نمیاره ببینم این یکی چه جوری میشه.
  • دیگه اینکه امروز بعد از خدا میدونه چند وقت رفتم سالن ورزشی مجتمع  و با دستگاه کار کردم. خوبی کار کردن با دستگاه اینه که امکان اشتباه کردن و آسیب دیدگی رو که با وزنه آزاد زیاده کم میکنه.به توصیه پسرم  ۳ سری ۱۵ تایی   پرس سینه  ، پرس شونه ،ورزش پشت   و پرس پا کار کردم. شروع خیلی خوب بود.  این حداقل کاریه که میتونم برای سلامتی عضلات و  استخوانهام انجام بدم.ببینیم چقدر همت بخرج میدم و تا کی ادامه میدم.
  •  خواهر زاده و خانواده اش  که رفتن ایران   هی عکس دسته جمعی خانوادگی میفرستند و دل من رو آب میکنن.
  • غذا و سالاد  فردام رو بسته بندی کردم. برم دوش بگیرم و ناخنهام رو لاک بزنم.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

زندگی برتر یادداشت های میلاد عطائی فانوس خیال حرفای ستاره دار* Brandon سود پرک نیروکلر مشاور پزشک برندینگ پلی آلومینیوم کلراید