بچه که بودم مشقام رو میذاشتم برای غروب روز جمعه. تکالیف عید رو هم که معلمها با بیرحمی به قصد خراب کردن تعطیلات بهمون میدادن می گذاشتم برای شب سیزده بدر که خواهر بزرگم مثل قهرمانی وارد می شد و غر غر کنان بدادم میرسید . مامانم میگفت دخترجان تو که میدونی آخرش باید مشقهات رو بنویسی خب همون اول کار رو تموم کن و از بقیه تعطیلات با خیال راحت لذت ببر.
و من هنوز همون" دختر جانی" هستم که کارهای مدرسه ش رو میذاره برای دقیقه نود.کارنامه بچه ها الان تقریبا تموم شد!برای اون تدریس خصوصی هم باید برنامه ریزی کنم. راستش اولین باره که دارم تدریس خصوصی میکنم و پول گرفتن از دانش اموز قبلیم برام ناخوشاینده و دلم میخواد یکجوری میشد کنسلش کنم. ولی احتمالا عادت میکنم.
هوا آفتابی و بسیار زیباست.یک سینمای کوچولوی محلی توی fairfax city هست که اتفاقا قیمتش هم خیلی ارزونه. مثلا صبحها ۶ دلار و بعد ازظهرها ۱۰ دلار و غروبها مثل جاهای دیگه ۱۲ دلار امروز اگر ساعت ۲ اونجا باشین من رو میبینین.یک فیلم هست به اسم Diane که میخوام ببینم.
چندسال پیش که من و آ شنبه صبحا میرفتیم سینما ، ف میگفت آخه کی غیر از عمله های میدون انقلاب ساعت ۱۰ صبح شنبه میره سینما؟ کلمه عمله توی ایران یک نوعی توهین آمیز تلقی میشد( هنوز میشه؟) در حالیکه از نظر زنهای آمریکایی ی ترین مردها کارگرهای ساختمانی و در کنارش آتشنشانها هستند و دکترها توی رده های بعدی قرار میگیرند .نظر شما در این مورد چیه؟
درباره این سایت